هزینههای سلامت در قالب اقتصاد سلامت از مباحث مهمی است که محور توجه مسئولان نظام سلامت و نیز مردم واقع میشود؛ بهویژه اینکه خدمات سلامت در سبد هزینه زندگی رقم قابل توجهی را به خود اختصاص میدهد. از اینرو یکی از دغدغههای دولتها تأمین هزینههای سلامت و نیز نحوه هزینهکرد آن در حوزههای مختلف تشکیل میدهد تا امکان ارتقای سطح سلامت مردم و رضایتمندی آنها در قالب بیمههای پایه و تکمیلی فراهم شود.
مبحث تأمین هزینههای سلامت با محور «هزینهاثربخش» از مسائلی است که از دیرباز در اولویت برنامهریزیهای بسیاری از نظامهای سلامت دنیا قرار گرفته تا با حداقل هزینه، بهترین نتیجه درمانی برای افراد جامعه فراهم شود. در سالهای اخیر شاهد آن بودیم که نگاه به مسأله خودمراقبتی میتواند در کنترل بیماریها و نیز مدیریت تشخیص زودهنگام بیماری و کنترل هزینهها مؤثر واقع شود. باید توجه داشت در حوزه سلامت پایش بیماریها به دو شیوه انجام میشود؛ روش «غربالگری» و دیگری روش «تشخیص زودهنگام». این در حالی است که روشهای انجام این دو شیوه با هم متفاوت است. در غربالگری همه گروههای هدف در زمینه یک بیماری نادانسته تحت بررسی قرار میگیرند و افراد بیمار استحصال میشوند. اما تشخیص زودهنگام، مبتنی بر ارائه آگاهی و آموزشهای لازم به مردم است تا آنها نسبت به علائم بیماری هوشیار شوند و بتوانند اقدام بهموقع برای درمان داشته باشند. این شیوهای است که به عنوان پیشگیری ثانویه شناخته میشود. بنابراین هنگامی که بیمار نشدهایم، پیشگیری اولیه و پس از بیماری با تشخیص زودهنگام، پیشگیری ثانویه رخ میدهد. مثال ساده آن احساس گلودرد است که نشانهای از بیماری سرماخوردگی محسوب میشود و افراد با مراجعه بهموقع به پزشک میتوانند از عوارض بعدی بیماری در امان بمانند و با کمترین هزینه درمانی و دارویی و کمترین زمان سلامت عمومی خود را بازیابند. اما عدم آگاهی سبب ایجاد شرایط حاد و درمانهای پرهزینه میشود. در این بین تأکید بر این است که در بحث خودمراقبتی، آموزش افراد چه در زمینه بیماریها و نیز نشانه و عوارض بیماری میتواند نقش اساسی در دستیابی و حفظ سلامت افراد داشته باشد. اهمیت این آموزش برای بیماران دیابتی بارزتر است؛ زیرا افراد مبتلا به دیابت در معرض مشکلاتی مانند زخم پا قرار دارند و آموزشهای اولیه به این بیماران میتواند آنها از مشکلات زخم و در مراحل حادتر قطعی عضو مصون نگاه دارد. نکته دیگر اینکه آگاهی و تشخیص زودهنگام سبب کاهش هزینههای درمان مانند انجام جراحیها و هزینههای بستری میشود تا حدی که میتوان گفت روشهای خومراقبتی و خود کنترلی تا ۳۰ درصد هزینههای سلامت را کاهش میدهد و این هزینه میتواند در حوزه سلامت ذخیره شده و در سایر بخشها تحت پوشش قرار گیرد یا به عنوان یک «بسته خدمتی» از سوی دولتها ارائه شود. اهمیت این موضوع هنگامی بارزتر میشود که بدانیم ما امروزه با تغییر بیماریها و جایگزین شدن فناوریهای جدید درمانی مواجه هستیم که در نتیجه آن مدیریت منابع حوزه سلامت به امری ناگزیر تبدیل شده و خودمراقبتی در این زمینه میتواند کارآمد باشد. در حوزه خودمراقبتی در کشور تحقیقات زیادی انجام شده؛ اما تعمیم آن در جامعه نیاز به مشارکت گروهی اعم از نهادهای دولتی، خصوصی و سازمانهای مردمی دارد. در حال حاضر برخی از افراد و بیماران نسبت به مسأله خودمراقبتی بیگانه هستند و از سویی درمانگران نیز فرصت کافی برای ترویج خود مراقبتی ندارند. معتقدم نظامهای سلامت و نیز سازمانهای بیمهگر که پوشش هزینههای درمانی را برعهده دارند، باید در حوزه خودمراقبتی سیاستهای اجرایی و نیز تشویقی داشته باشند تا انگیزه افراد برای رعایت موازین این شیوه تقویت شود. امروزه در دنیا شیوههای گوناگونی برای ترویج خود مراقبتی اعم از درج در کاغذ، رسانههای جمعی، سامانههای الکترونیک و هوش مصنوعی وجود دارد؛ زیرا نتایج این آگاهی هم میتواند منجر به ارتقای سلامت افراد جامعه و نیز کاهش هزینهها شود؛ بنابراین تکمیل پازل خودمراقبتی نیازمند عزم عمومی است.
نگارش: دکتر عبدالرضا معادی
بنیاد امور بیماریهای خاص
@cffsd